سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خبرگزاری گلستان نوتریبونی شفاف ومهرتبیان (صرفاجهت اطلاع) و

درساعت 8صبح باپای خودم به کلانتری11 گرگان رفتم .اخه روززقبل مامورآمده بوددفتروگفته بود ماحکم جلب محمداذری مدیرمسول روزنامه راداریم بگیدبیادکلانتری.موضوع پرونده شکایت شهرداری گرگان به اتهام نشراکاذیب بود.چون خیال میکردم حرف حق زده ام گناهی نکردم عازم کلانتری شدم.وقتی برگه ام رانشان دادم گفتند اقای مق..نیست گفتم منتظرمی مونم تابیادونشستم.وقتی امدنامه اعزام به دادگاهم رانوشت  ومنوتحویل اقای سل...دادوایشان درب بازداشتگاه رابازکرد وگفت کمربندووسایلت روتحویل بدههرچی دلیل اوردم که من جرمم مطبوعاتیه واشتباه شده ومن بایدتودادگاه مطبوعات محکمه بشم وازسوی دیگه من خودم باپای خودم اومدم نیازبه اینکارانیست چاره نکرد که نکرد.تاچشم بازکردم دیدم بایک پسربچه 7یا8ساله ویک متهم به خفتگیری دربازداشتگاهم.بعدازکلی خواهش تنهالطفشان ابن بودکه منوباان متهم به هم دستبند زدند وباچندسارق و..همراه چندسرباز وماشین ضدشورش


ارسال توسط محمدآذری
آرشیو مطالب